گل پسری سینه خیز می رود
پارسا جونم الان سه روزه که سینه خیز میری. اولش که سعی میکردی بری، دنده عقب می رفتی ولی الان قشنگ مستقیم میری. وقتی مانعی هم سر راهت قرار میگیره، دیگه نمیتونی جلوتر بری. اون وقته که شیطون مامان میزنه زیر گریه دو روز پیش داشتی واسه خودت میرفتی که یهو سر قشنگت خورد به پایه صندلی. یه خورده هم گریه کردی. الهی که مامانی بمیره برات عزیز دلم تازه این اولشه. خدا میدونه که چقدر کارم سخت تر شده. الان دیگه باید شش دنگ حواسم به شما باشه. خدا خودش به خیر بگذرونه ...